Saturday, August 4, 2012

I Need to sleep / It's been a whole weak

از این پست متنفرم .. من از حس تعلق یا وابستگی به هر چیز خارجی ای متنفرم ، ولی قرار نیس همیشه آدم همونطوری باشه که میخاد 

و کنکور و نتایجش اومدنو رفتن ، با پیامد هایی فلاکتبار ! و من باز هم خنثی و خسته هیچی نگفتم و فقط وقت خودمو با همه انرژیم 
گذاشتم برای خوب کردن اطرافیانم .. نه از روی مهربونی ، یا هر چیز دیگه ای ..دروغ محضه ! من خودخواه تر از این حرفام ، بیشتر برای فراموش کردن چیزای دیگه . خودمو بیشتر له میکردم تا احساس بهتری داشته باشن . هزار راه به فلانی و بهمانی گفتم و به هدفم رسیدم ، یادم رفت همه استرس بابام و ایده های مزخرف مامانمو ! و بعد باز هم خودمو مشغول کردم . ولی وقتی صبح ها به ساعت نیگا میکنم و پای سنگینمو سعی میکنم بلند کنم تازه میفهمم چقد خسته م ! خیـــلــــی خسته م 

کاش یکی بود که فقط بهم یه کم انرژی بده ، یه کم امید . فقط در حدی که انرژی اینو داشته باشم که آروم بخزم تو لاک خودم ، یه کم امید واسه نفس کشیدن و ولی نه فلانی نه بهمانی و نه هیچ کس دیگه ای نیست و دارم امید آفرینی الکی میکنم واسه خودم 
شاید بتونم حداقل به غار افکار پوسیده خودم برگردم


:) پ.ن : فقط خـــســـــتــــه م ! همین. فک کنم دارم جو میدم
  xx پ.ن 2 : خیلی خوبی پ.ق
Sleep - Archive


No comments:

Post a Comment