Friday, July 20, 2012

اعترافات - روزمره


شماره 1. من خیلی آدم کثیفیم که اینو میگم (نگم احساس میکنم میترکم) ولی واقعن "پارادایس سیتی" ورژن آلبوم سلش از ورژن گانز ن روزز بهتره . فحش بدین :دی
شماره 2.گیرایی ای که کتاب های دارن شان دارن به پای هیچ کتابی نمیرسه . من بزرگ نمیشم اگه قیمتش کتابهای احمقانه م باشه 
شماره 3.برای مخاطبی خیلی خاص ، یک دوست 
با اینکه دلتنگی داره قشنگ سینه مو پاره میکنه ، ولی میدونم هیچی مث قبل نمیشه . دروغ چرا ؟! هر دومون میدونیم . ولی هیچوقت نمیتونم با این قضیه کنار بیام . فک کنم بیشتر دارم خودمو تنبیه میکنم که خودمونو محروم میکنم از ما . آهنگ لیتیم و گوش میدم به یاد خودمون 


...شماره 5. حالا چی ؟! همم 

I Like you 
I'm not gonna crack
I miss you 
I'm not gonna crack
I Love you 
I'm not gonna crack
I killed you 
I'm not gonna craaaack ...

پ.ن : فک کنم میزان بالای خزعبلاتم با دوری از اتاقم رابطه مستقیم داره
پ.ن 2 : شمال خیلی گرمه ، اصن یه وضعی 
پ.ن 3 : پی نوشت شماره یک خالی بندی بزرگی بود هر جا باشم من خزعبلاتم میزانش بالاس، مهم نیس 
پ.ن 4 : خیلی دلم میخاد خفه شم ولی انقد از آدمیزاد و یک کانورسیشن خوب و طولانی با یک انسان (آدمیزاد و انسانی که با 
تعریف من جور در بیاد) دور بودم باید شر و ور بگم
پ.ن 5 (اضافه شد ): شماره 4 حذف شد

No comments:

Post a Comment